اگر به حافظه تاریخی خود رجوع کنید خواهید دید در اکثر فیلمهای سینمایی و انیمیشنهای سالهای گذشته، داشتن ارتودنسی اغلب برای شخصیتهای فیلم و کارتونی خصوصیت مثبتی نبوده است! به عبارتی اغلب اوقات شخصیتی که در یک فیلم یا کارتون تحت درمان ارتودنسی قرار داد، یک شخصیت ضعیف، شرور، لوس یا منزوی است که نقش منفی داستان را بر عهده دارد و کارگردان از براکتها یا دستگاههای ارتودنسی به عنوان راهکاری برای تصویر کردن شمایل منفی یا علتی برای زشت بودن سیمای شخصیت فیلم استفاده کرده است.
مثالها در این زمینه فراوانند:
– شخصیت دارلا دختر آقای دندانپزشک در کارتون «در جستجوی نیمو»: که دختری لوس و همینطور شیطان و بازیگوش بود که ماهیها از او میترسیدند
– شخصیت بتی در سریالی به نام «بتی زشته»: که داشتن ارتودنسی از دلایل اصلی مشکلات او در ارائه یک چهره زیبا بود
– شخصیت برندا در فیلم «اگه تونستی منو بگیر»: دختری که در زمان پرستار بودن براکتهای ارتودنسی داشت و همین باعث شده بود بیشتر خجالتی شود و ترحم انگیز به نظر برسد.
– ویلی ونکا جوان در «چارلی و کارخانه شکلات سازی»: در فیلم دستگاه ارتودنسی واقعاً بزرگ و وحشتناکی برای وی ساخته شده بود که وی را مانند یک زندانی معرفی میکرد.
دلارا در کارتون “در جستجوی نیمو “
ویلی ونکا جوان در “چارلی و کارخانه شکلات سازی”
اما ریشه این طرز نگرش در کجاست و چرا فقط شخصیتهای منفی و نامحبوب فیلمها دستگاههای ارتودنسی را در دهان دارند؟
ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که دنیای سینما و به خصوص کارتون (انیمیشن) در کنار تمام زیباییها، مشکلاتی هم دارد وگاه قدم در مسیر فرهنگسازی غلط یا کلیشهای میگذارد!
در مقالات و سخنرانیهای مهمی از جمله نهاد TED به خوبی به گوشهای از این مشکلات فرهنگ سینمایی اشاره شده است.
علتهای زیر را میتوان به صورت ویژه عامل شکل گرفتن این روایت از ارتودنسی در سینما در نظر گرفت:
– در صنعت سینما اغلب هدف ارائه تصاویر به شکل واقعی نبوده، بلکه هدف ارائه تصاویر به شکلی که مردم «دوست دارند ببینند» بوده است. یعنی اغلب امیدها و آرزوها و یا هراسها و ترسهای مردم را به تصویر کشیدهاند! بنابراین همانگونه کهگاه تزریق با سرنگ را بسیار ترسناکتر از آنچه واقعیت است نشان دادهاند، ارتودنسی را هم بسیار زشت نشان دادهاند!
– یک علت زشت به نظر رسیدن دستگاه ارتودنسی و فرد در زمان ارتودنسی و به تبع آن آگراندیسمان این خصوصیت در سینما؛ این بود که واقعاً دستگاههای ارتودنسی قدیمی اغلب زشت بودند و زوائد آزار دهنده داشتند! مثلاً همین سر بند یا فک بند که در عکس مقاله دیده میشود واقعاً محدودیتهای اجتماعی زیادی ایجاد میکرده است!
در حالیکه در دنیای ارتودنسی امروزه این حالت وجود ندارد و دستگاههای ارتودنسی کوچکتر و مخفیتر و زیباتر شدهاند!
– علت دیگر ناشی از این واقعیت بوده که ارتودنسی همواره درمان لوکس و گران قیمتی به حساب میآمده و کسانی توان انجام آن را داشتند که خانوادهشان (پدر) تمکن مالی کافی میداشته است. بنابراین ارتودنسی با «بچه پولدار» («بچه مایه» و…) بودن گره خورده بود و به تبع آن با خصوصیاتی مانند «لوس»، «بچه ننه»، «ننر» و…!
اما امروزه فاصله هزینه ارتودنسی با سایر درمانها کمتر شده و خانوادههای متوسط هم توان انجام آن برای فرزندان خود را دارند.بنابراین مجموع تحولات تکنولوژی درمانی و اقتصادی و فرهنگی باعث شده که دیگر استریوتایپ پیوند دادن ارتودنسی با خصوصیات منفی کمرنگتر شود و تابو بودن درمان ارتودنسی حتی در بین ستارگان سینما یا مشاهیر جهانی (ورزش و…) هم کمرنگ شود.
به علاوه واقعگرایی و نشر فرهنگ واقع گرایانه در صنعت سینما خیز گرفته است و بنابراین امروزه مشاهده میشود که داشتن ارتودنسی، حتی برای شخصیتهای کارتونی و سینمایی هم نه تنها نشانه «زشت بودن» نیست، بلکه نشانی از «حرکت به سمت بهتر شدن» و «علامتی از توجه به ظاهر خود» وگاه حتی «بامزه شدن» هم شده است.
برای مثال لیزا سیمپسون در سری «سیمپسونها» و یا شارون اسپیتز در سری صورت براکتی (brace face)
اگر به مورد اخیر توجه کنید، شارون دختری است که دارای دستگاه ارتودنسی است و مانند هم سن و سالهایش درگیر با مشکلات مربوط به بلوغ و نوجوانی. داشتن براکت مشکلات خنده دار و باور نکردنیای برای شارون ایجاد میکند ولی نه تنها عامل زشت شدن او نیست، بلکه صورت وی را جذابتر و با نمکتر و به طریقی خاص کرده است.
نویسنده : دکتر گوگانی
منبع: وب سایت دکتر گوگانی